English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 220 (8833 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
main gap U شکاف اصلی
main gap U فاصله تخلیه اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
water main U شاه لوله اب
water main U لوله هادی اب
main U نیرومند
main U عمده
main <adj.> U اصلی
main U مهم تمام
main U کامل
main U دریا
main U با اهمیت
main U مهم
main U بزرگ تمام
main U کامل شاه لوله
main U خط اصلی
main U بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
main U MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
main U مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
main U ی تر راهنمایی میکند
main U ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
main U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند
main U مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
main U بسیار مهم
main line U نهر اصلی
main line U نهر مادر
main line U کانال اصلی
main line U خط اصلی
main lines U نهر اصلی
main lines U نهر مادر
main lines U کانال اصلی
main lines U خط اصلی
main road U جاده اصلی
main road U راه اصلی
main roads U جاده اصلی
main roads U راه اصلی
blast furnace gas main U لوله اصلی گاز کوره بلند
blast main U لوله دم
collecting main U شبکه جمع کننده
collecting main U شبکه دریافت
coup de main U حمله ناگهانی با تمام قوا
deviate from the main subject U از موضوع خارج شدن
fire main U لوله اب اتش نشانی
gas main U شاه لوله گاز
gas main U لوله اصلی گاز
hot blast main U هدایت هوای دم داغ
in the main U بطور کلی
in the main U اساسا
in the main U بیشتر اصلا
main amplifier U تقویت کننده اصلی
main anode U اند اصلی
main armament U جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
main attack U تک اصلی
main attack U تلاش اصلی نیروها
main attack U حمله اصلی
main axis U محور اصلی
main battery U توپ اصلی ناو
main battery U باطری اصلی
main battle tank U تانک اصلی
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
main beam U شاه تیر
main beam U شعاع اصلی
main body U عمده قوا
main body U عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
main building U ساختمان اصلی
main busbar U شمش اصلی
main cable U کابل اصلی
main camshaft U میل بادامک اصلی
main canal U کانال اصلی
main carburetor U کاربراتور اصلی
main center office U مرکز اصلی ارتباطات
main circuit U مدار اصلی
main circuit connection U اتصال مدار اصلی
main coil U سیم پیچ اصلی
main coil U بوبین اصلی
main column U ستون اصلی
main connection U اتصال اصلی
main contact U کنتاکت اصلی
main contractor U مقاطعه کار اصلی
main contractor U پیمانکاردست اول
main control lever U اهرم کنترل اصلی
main coupling transformer U ترانسفورماتور پیوست شبکه
main current U جریان اصلی
main current U اتصال سری
main deck U عرشه اصلی ناو
main deck U پل اصلی
main direction U جهت اصلی
main discharge U تخلیه اصلی
main distribution U مقسم اصلی
main door U در اصلی
main drain U زهکش اصلی
main drain U پمپ اصلی خن ناو
main drive motor U موتور محرکه اصلی
main effort U تلاش اصلی
main effort U تلاش اصلی نیروها
main electrode U الکترود اصلی
main exchange U مرکز اصلی
main office U مرکز اصلی
main exciter U محرک اصلی
main feed U تغذیه اصلی
main field U میدان اصلی
main fire U سیستم اصلی اتش
main fire U سیستم تیراندازی اصلی
Other Matches
with might and main U با تمام نیرو با همه توانایی
main shaft U محور اصلی
main sewer U مجرای اصلی فاضلاب
main shaft U میل چرخ
main sewer U لوله اصلی
main sequence U رشته اصلی
main topmast U دگلی که درست بالای دگل اصلی قرار دارد
main sector U بخش اصلی
main signal U سیگنال اصلی
main spring U شاه فنر
main switch U کلید اصلی
main storage U حافظه اصلی
main storage U انباره اصلی
main stem U خط اصلی
main stem U راه اصلی جویبار
main stem U قسمت اصلی کانال
main stage U عرشه اصلی
main stage U طبقه اصلی
main score U نمره اصلی
main sail U بادبان اصلی
main oscillator U اسیلاتور اصلی
main nozzle U شیپوره یا نازل اصلی
main motor U موتور اصلی
main menu U منوی اصلی
main menu U فهرست انتخاب اصلی
main memory U حافظه اصلی
main members U قطعات اصلی
main mast U دکل اصلی
main patent U ثبت اصلی
main pipe U لوله اصلی
main pole U قطب اصلی
main routine U روال اصلی
main regulator U تنظیم کننده محور اصلی
main radio U اطاق اصلی بی سیم ناو
main program U برنامه اصلی
main port U port principal
main port U refrencestation : syn
main port U ,
main port U بندر اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
main drag <idiom> U مهمترین خیابان شهر
What is the main obstacle ? U مانع اصلی چیست ؟
To wonder from the main topic. U از مطلب اصلی دور افتادن
rising main U جنبشاصلی
main wheel U چرخاصلی
main vent U منقذاصلی
main tube U تیوپاصلی
main transformer U تغییردهندهاصلی
main diagonal U قطر اصلی [ریاضی]
main color U رنگ اصلی
main color U رنگ زمینه
main store U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main store U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main stripe U [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
main stand U تکیهگاهاصلی
main stalk U ساقهاصلی
main carriage U حاملاصلی
main clauses U رجوع شود به clause independent
main clause U رجوع شود به clause independent
the main army U بخش عمده ارتش
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
main wire U سیم اصلی
main winding U سیم پیچی اصلی
main voltage U ولتاژ اصلی
main cleanout U تمیزکنندهاصلی
main duct U لولهاصلیآب
main engines U موتورهایاصلی
main section U قسمتاصلی
main parachute U چتراصلی
main mirror U آینهاصلی
main leg U پایهاصلی
main inlet U دهانهاصلی
main glider U غلتکاصلی
main fan U پروانهاصلی
main entrance U ورودیاصلی
main unit U واحد اصلی
main fuse U فیوز اصلی
main frame U کامپیوتر بزرگ
main guard U پست نگهبانی اصلی
main line of resistance U خط اصلی مقاومت
What does Main Street think of this policy? U بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
main supply pipe U لولهمنبعاصلی
main landing gear U ترمزاصلیفرود
main line of resistance U خط مقاومت اصلی
Take me to the main railway station! U مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
the main diagonal of a matrix U قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
main line program U بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
The main road bears to the right. U این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
main scope tube U مجرایاصلیهدف
main junction box U جعبهمستقیم
main circuit vent U چرخهاصلیهواکش
main circuit breaker U قطبمداراصلی
main sequence stars U ستارگان رشته اصلی
main transmission shaft U محور انتقال اصلی
micro to main frame U پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
main quantum number U عدد کوانتومی اصلی
main lower topsail U بالاترینبادباناصلیتحتانی
main royal sail U بادبانسلطنتیاصلی
main return pipe U لولهبرگشتاصلی
main structure menbers U اعضای اصلی ساختمان
main reflex mirror U آینهانعکاساصلی
main preview monitor U صفحهدوبارهنمایشگراصلی
main supply line U خط تغذیه اصلی
main power cable U کابلاصلی
main supply route U اماد راه اصلی
main supply route U مسیر اصلی اماد
main supply route U راه اصلی تدارکات
main motion [at a party conference etc.] U دادخواست اصلی [در همایش حزبی و غیره]
main upper topgallant sail U بادباناصلیرویعرشهیفوقانی
main beam warning light U اشعهاصلینورهشداردهنده
To stick to the main topic ( issue ). U از موضوع اصلی خارج نشدن
main lower topgallant sail U بادبانبالایدکلاصلیتحتانی
Main Street [American English] U کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
main beam indicator light U شاخصنمایشچراغراهنما
Lets pass on (proceed) to the main issue. U برویم سر مطلب اصلی
The [main] protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France. U بریتانیا و فرانسه سردمداران [اصلی] در مبارزه مستعمراتی بودند.
Recent search history Forum search
3reza afshar
1The motherboard is also often referred to as the main board.
0. This is the main difference from other translation services - every user is encouraged to contribute to the English-Persian dictionary by adding and/or verifying translation suggestions. We hope tha
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com